در این مقاله می خواهیم شما را با شخصیتی همه کاره و نابغه آشنا کنیم که مطمئنا خیلی از شما شاید با او آشنا نباشید اما این شخص که بدون شک یکی از ثروتمندترین قماربازها می باشد ارزش آشنا شدن را دارد، ادوارد او. تورپ یک نویسنده، استاد دانشگاه، ریاضی دان و یک کازینو باز حرفه ای بود که در این مقاله به او و زندگی اش می پردازیم. Edward O. Thorp از تمام پتانسیل هایی که خدا به او داده بود استفاده کرد و نگذاشت که به هیچ عنوان حتی صدمی از استعداد هایش هدر برود. ادوارد یک استعداد خدادادی داشت اما تلاش بسیاری هم برای چیز هایی که بدست آورد انجام داد او در کتاب خود نوشته بود که اگر تلاش نکنید مهم نیست که باهوش و با استعداد باشید یا نباشید، به هیچ چیزی دست پیدا نمی کنید.
ادوارد او. تورپ آمریکایی
ادوارد او. تورپ در ایالاتمتحده امریکا به دنیا آمد، سال ۱۹۳۲ میلادی او در کالیفرنیا چشم به جهان گشود. او پسری با هوش و بازیگوش بود این خصوصیت را از همان دوران بچگی اش به پدر و مادرش نشان داد. وقتی مادرش برایش کتاب می خواند و با او بازی می کرد متوجه این موضوع شده بود که ادوارد دقت بالایی دارد و باهوش است اما شاید فکرش را نمی کرد که پسرش نابغه باشد. وقتی ادوارد کمی بزرگ تر شد و به مهد کودک رفت تنها ۳ ماه از مهد کودک رفتن آن نگذشته بود که مربی مهد کودک پدر و مادر ادوارد را خواست و به آن ها گفت که پسرشان از هوش و استعداد بالایی برخوردار است و آن ها باید مراقب هرز نرفتن استعداد ادوارد باشند و او را به بهترین مدرسه بفرستند.
پدر و مادر ادوارد خوشحال بودند که مربی درمورد پسرشان همچین چیزی گفته بود و تصمیم گرفته بودند تا بیشتر مراقب ادوارد باشند تا راه او کج نشود. مخصوصا مادر ادوارد بیش از حد روی او حساسیت نشان می داد و از آن جایی که ادوارد تنها پسر خانواده هم بود این حساسیت دو چندان شده بود. این حساسیت بیش از حد به ادوارد صدمه شدیدی زده بود زیرا خود ادوارد از بچگی زیاد پسر اجتماعی نبود و دوستان زیادی نداشت و به گفته خودش تنهایی را بیشتر از تو جمع بودن دوست داشت و از طرفی حساسیت بیش از حد مادرش دیگر خیلی داشت او را دور از جامعه بزرگ می کرد.
ادوارد او. تورپ ریاضی دان
پدر ادوارد او. تورپ می دانست که این راه اشتباه است او به مادر ادوارد بار ها گوش زد کرد که او باید دوستان زیادی داشته باشد و به اندازه ای که درس می خواند بازی و تفریح هم داشته باشد اما مادر ادوارد با رویاهایی که از پسرش در ذهنش ساخته بود غرق شده بود و هیچ چیز دیگری را نمی دید. ادوارد دوران تحصیلات خود را با بالاترین نمرات ممکن گذراند و به دبیرستان رفت ادوارد به گفته خودش تا سال آخر دبیرستان فقط یکی دوتا دوست داشت که هفته ای یک بار با آن ها بیرون می رفت آن هم سر ساعت مشخص، روزی پدر ادوارد وارد اتاق او شد و با ادوارد صحبت کرد و به او گفت که مادرش او را خیلی دوست دارد اما دارد راه اشتباهی را طی می کند.
پدری که مسیر زندگی پسرش را تغییر داد
به گفته خود ادوارد او. تورپ آن روز پدرش تاثیر زیادی بر روی زندگی او گذاشت، پدر ادوارد به او گفت که خیلی خوشحال است که او تمام نمراتش بالاست و می تواند با درس زندگی خوبی برای خودش بسازد اما به او گفت که یک مرد واقعی باید خیلی کار های دیگری برای انجام دادن بلد باشد او به ادوارد گفت که باید وارد جامعه شود، شاد باشد و دوستان زیادی داشته باشد باید به جاهای مختلفی برود و تجربه بدست بیاورد این نصیحت های پدر ادوارد که از او خواست بین خودشان بماند روس ادوارد تاثیر زیادی گذاشته بود اما ادوارد ترسیده بود و نمی دانست که باید از کجا شروع کند.
وقتی ادوارد به سال آخر دبیرستان رسید همان روند قبل را در پیش گرفته بود یک پسر باهوش و خلاق که تمام نمراتش عالی بود اما او می خواست که در وضعیت زندگی اش تفاوتی ایجاد کند. در همین راستا او با چندین نفر دوست شد و با دوستان خود بیرون می رفت ادوارد تصمیماتی را در قلب خود گرفته بود. مادرش می دید که بعضی روز ها او دیر به خانه می آید و وقتی دلیل آن را از او می پرسید ادوارد می گفت که با دوستان خود برای خوش گذرانی به بیرون رفته است.
براورد تعداد کارت های بازی توسط Edward O. Thorp
مادر ادوارد او. تورپ نگران بود اما او خیلی محکم جلوی مادرش ایستاد و به او گفت که دیگر بزرگ شده است و می تواند برای خودش تصمیم بگیرد. ادوارد گفت که همه چیز باید سر جای خودش باشد بازی و تفریح و درس این اعتماد به نفس را پدرش به او داده بود و وقتی مادر ادوارد این را شنید فهمید که ادوارد تصمیم نهایی خود را گرفته است او به ادوارد گفت که امسال سالی است که سرنوشت او تعیین می شود و باید بیشتر مراقب باشد اما ادوارد به مادرش گفت که دقیقا به خاطر سرنوشتش باید تغییر رویه دهد. ادوارد هیچ وقت درس خود را رها نکرد و زحمات خود را به باد نداد فقط تصمیم گرفته بود که مانند دیگر پسر های دبیرستان که هر روزه آن ها را می دید با حال و اجتماعی باشد.
روزی بعد از تمام شدن کلاس دوستان ادوارد به او پیشنهاد دادند که با کازینو بروند آن ها ۱۸ سالشان شده بود و می توانستند به کازینو بروند، ادوارد هم که خیلی دوست داشت با فضای کازینو آشنا شود پیشنهاد دوستانش را قبول کرد و با هم به آن جا رفتند وقتی رسیدند و وارد کازینو شدند دیدند که عده ای از همکلاسی های دیگرشان هم در آن جا هستند. نا گهان یکی از آن ها که با ادوارد میانه خوبی نداشت و بار ها با او مشاجره و زد و خورد داشت وقتی ادوارد را دید با تعجب و با صدایی بلند گفت که این جا را ببینید ادوارد بچه خر خون کلاس بدون اجازه پدر و مادرش به کازینو آمده است.
ادوارد او. تورپ و وال استریت
او حسابی ادوارد را مسخره کرد و ادوارد از جلوی او درآمد و جواب او را داد، ادوارد به آن پسر گفت که چیزی از او کم ندارد و او هم ادوارد با به سر میز بازی و شرط بندی دعوت کرد و به ادوارد گفت هر پسر باحالی این روز ها این بازی ها را بلد است بیا و خودت را نشان بده، در این جا بود که ادوارد با ناراحتی و عصبانیت از کازینو رفت زیرا این مدل بازی ها را بلد نبود اما در راه برگش به خانه تصمیمی گرفته بود. ادوارد به درس خود ادامه داد و در المپیاد ریاضی مقام اول را کسب کرد و به همین علت در دانشگاه mit امریکا بهترین دانشگاه این کشور و بهترین دانشگاه جهان بورس شد و بسیاری ادوارد او. تورپ و وال استریت را بعد از این بازه با اخبار مختلف مشاهده کردند.
ادوارد هم زمان با درس خواندن بر روی بازی بلک جک هم کار می کرد و هر شب روی این برنامه وقت می گذاشت. ادوارد او. تورپ بلک جک باز حرفه ای شد او ۲ سال کامل بر روی یادگیری این بازی وقت گذاشت و حتی با هوش و استعدادی که داشت موفق شد تا راه و روش های جدیدی هم در این بازی بیافریند. او از همان لحظه ای که آن پسر در کازینو آبرویش را برد و او را به بازی دعوت کرد حسی درش به وجود آمد، ادوارد او. تورپ عاشق قمار شده بود و می خواست این کار را یاد بگیرد او دیگر نمی خواست تمام حواس و تمرکزش را بر روی درس بگذارد. رد این مورد قبل از هر گونه قضاوت به مقاله ای که تحت عنوان تفاوت قمارخانه و کازینو در دسترس قرار داده ایم مراجعه کنید.
ضرب شتم ادوارد او. تورپ
پروفسور ادوارد او. تورپاخبار مربوط به Edward O. Thorp خیلی زود و پر سر و صدا به بیرون درز کرد او یک پروفسور شده بود و در دانشگاه تدریس می کرد اما یک قمار باز حرفه ای هم بود و بیشتر درآمد خود را هم از این راه بدست می آورد. پروفسور ادوارد او. تورپ یکی از موفق ترین بلک جک بازان امریکا بود و وقتی در تورنمنت های مختلف نام او را با پیشوند پروفسور صدا می کردند همه بهت زده می شدند. او حتی در راه نویسندگی هم پا گذاشت و کتابی نوشت غاما نه در موضوعات درسی بلکه محتوای کتاب او آموزش بازی های کارتی و مخصوصا بلک جک بود. شما با تکیه بر این کتاب می توانید بهترین شرایط را در سایت بلک جک رقم بزنید!
هرکسی می توانست بلک جک حرفه ای با Edward O. Thorp را به خوبی یاد بگیرد او خیلی کامل آموزش این بازی را در کتاب خود با تمام راه و روش های جدیدی که خودش اختراع کرده است آورده است. ادوارد در مصاحبه ای گفته بود که من هر طوری که خواستم زندگی کردم و هیچ وقت نگذاشتم تا تمام زندگی ام صرف علم و دانش و تلاش شود. ادوارد در کتابش آورده است که او معتقد نیست که انسان ها باید با تمام وجود فقط تلاش کنند او معتقد است که تفریح و انجام دادن کار های باحال و کار هایی که آدم آن ها را دوست دارد در زندگی بسیار مهم تر از هر چیز دیگری است. در ادامه با ما همراه باشید تا به سوالات متداول در مورد Edward O. Thorp بپردازیم.
سوالات متداول
شغل اصلی ادوارد او. تورپ چه بود و بیشترین درآمدش از کجا بود ؟
ادوارد در مرکز تحقیقات ماساچوست استخدام شده بود و کار می کرد اما در کنارش در تورنمنت های بازی های کازینویی هم شرکت می کرد اما بیشترین درآمد او از بازی های کازینویی بود.
ادوارد در کتاب خودش نظر خودش را درباره تلاش در زندگی چطور بیان کرده است ؟
او معتقد است تلاش و نمرکز بر روی هدف خیلی خوب است اما زندگی که همه اش تلاش باشد و وقتی برای تفریح و کار هایی که دوست دارید نگذارید به هیچ دردی نمی خورد.
چرا شرکت کردن ادوارد در تورنمنت های کازینویی برای مردم کمی تعجب آور بود ؟
زیرا ادوارد تنها پروفسوری بود در تاریخ این بازی ها که در این مسابقات شرکت می کرد او به عنوان یک ریاضی دان و استاد دانشگاه در این بازی ها شرکت می کرد که برای مردم بسیار جالب بود.
